یادداشت
گیلان مصور- مهری شیرمحمدی
ما بچه های دهه شصت، شاید اسباب بازی کمتری داشتیم، ولی در عوض کتاب ها و مجلات ویژه کودکان و نوجوانان بهتر به دستمان می رسید. اگر ما «روز ملی ادبیات کودک و نوجوان» نداشتیم، لااقل دوران کودکی ما لابه لای مجموعه کتاب های «قصه های خوب برای بچه های خوب»، مجلات سوره، سروش نوجوان، پوپک و کتاب های کانون بهتر به بزرگسال رسید. اما، کودکی بچه های ما خیلی سریع با فضای مجازی بزرگ می شود.
هرچند دوره هشت جلدی «قصه های خوب برای بچه های خوب» اثر دهه سی بود، ولی هنوز هم برخی از داستانهای «مهدی آذر یزدی» را در ذهن خود به یادگار داریم.
آن زمان شاید نمی دانستیم نویسنده کتاب هایی که می خوانیم، هیچگاه ازدواج نکرده و بچه دار نشده است. اما «مهدی آذر یزدی» خوب توانسته بود با ساده نویسی با دنیای ما بچه ها ارتباط برقرار کند.
۳سال پیش که به پیشنهاد شورای فرهنگ عمومی، سالروز، درگذشت مهدی آذر یزدی، به نام «روز ملی ادبیات کودک و نوجوان» نامگذاری شد، انتظار می رفت دستگاه های دولتی که متولی پرداختن به حوزه ادبیات کودک و نوجوان هستند و سالانه بودجه دولتی هم دریافت می کنند، لااقل در این یک هفته، اگر فلک را نمی شکافند، طرحی نو دراندازند.
ولی با وجود کمیت آثار تولید شده، حوزه ادبیات کودک از آثار خوب فقیر است. با وجود آنکه ممکن است والدین در سبد هزینه خانوار، برای خود کتاب کمتری بخرند، اما حتما برای فرزندان خود در این بخش هزینه گزافی می پردازند. هزینه ای که شاید به واسطه فقدان و یا عدم آشنایی والدین به مرجع کتاب های خوب و معتبر برای کودکان، چه بسا هدر هم می رود.
این روزها کتاب های کودک و نوجوان در رنگ و لعاب فراوان تولید می شود، اما شاید بتوان گفت کتاب خوب و یا کتاب های ترجمه شده خوب بسیار اندک به دست کودکان می رسد. و هرچقدر از پایتخت به سمت شهرستانها و از مراکز استانها به سمت شهرستانهای کوچکتر می رویم، این فقر مشهود تر است.
نکته مهمتر، غفلت متولیان امر، در استفاده از ظرفیت فضای مجازی برای رشد فرهنگ کتابخوانی بویژه برای کودکان و نوجوانان است.
در شرایطی که وزیر فرهنگ به صراحت اعلام می دارد، ۴۷میلیون نفر در کشور از شبکه های هوشمند استفاده می کنند و هم اکنون ٨٠٠ هزار وبسایت و یک میلیون و ٥٠٠ هزار کانال در گستره فضای مجازی کشور فعالیت میکنند و تمام نظام های اجتماعی، فرهنگ و حتی سیاست کشور را تحت تاثیر خود قرار داده ، اما برخورد مسئولان نسبت به استفاده صحیح از این ظرفیت بخصوص در بخش دولتی، برخورد حذفی است.
با رشد فضای مجازی، انتظار می رود متولیان حوزه ادبیات کودک، اعم از آموزش و پرورش به عنوان بزرگترین نهادی که با کودکان و نوجوانان در ارتباط است و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مسلح به این فن آوری جدید شوند.
با این حال، به عنوان مثال، کتابخانه مجازی کودک و نوجوان که وابسته به سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی است، مرتب به روز رسانی نمی شود و بخش های مطالعه رایگان کتاب ها نیز از غنای لازم برخوردار نیست.
امروزه حتی کودکان دهه ۹۰، به راحتی می توانند در صفحات وب جستجو کنند و کتاب و انیمیشن مورد علاقه خود را دانلود نمایند. اگر متولیان و حتی نویسندگان این حوزه نتوانند مخاطب خود را جذب نمایند، طبیعی است که مخاطب جذب کتاب های ترجمه شده ای برود که با آرمانها و امیال دوره کودکی نسل جدید آشناتر است.
اگر امروز کودک و نوجوان ما خواننده کتاب هایی نظیر نشر «هوپا» است و علاقه ای به مجلات رشد دانش آموز و کانون نشان نمی دهد، بیانگر این است که مولفان، ناشران و متولیان حوزه ادبیات کودک، نتوانسته اند، همپای سلیقه نسل دهه ۸۰ و ۹۰ خود را ارتقا دهند.
البته این ضعف، اثر مخرب دیگری هم دارد که بنظر می رسد هنوز متولیان حوزه ادبیات کودک زنگ خطر آن را حس نکرده اند.
اگر در دهه شصت، مجلاتی مانند سوره مهر، رشد دانش آموز و یا کیهان بچه ها، آثار قلمی کودکان و نوجوانان دیروز را چاپ می کرد و امروز همان کودکان، شاعران و نویسندگان خوب کشور شده اند؛ یک دهه بعد، با فقدان نویسندگان مطرحی نظیر «مصطفی رحماندوست»، با بحران جدی تری در حوزه ادبیات کودک و نوجوان روبرو خواهیم شد. بستری که نتوانسته نویسنده و شاعر خوب تربیت کند و این چرخه تولید فکر را تداوم بخشد.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
Δ
کلیه حقوق برای وبسایت گیلان مصور محفوظ است .