سخنرانی نعمت ا… اکبری درمجمع اسلامی فرهنگیان گیلان
عصرروزیکشنبه تاریخ ۱۳/۱۰/۹۶
مقدمه: برای روشن شدن بحث نیاز است اول به یک موضوع دیگری اشاره نمایم، همه دوستان مستحضرهستند که درخصوص رفع مشکلات اجتماعی وسامان دادن جامعه ازحیث اصالت بخشیدن به عوامل مختلف در رفع یاایجاد مشکل، سه نوع دیدگاه وجود دارد.
۱- دیدگاه کمونیستی ومارکسیستها است که معتقدند اصالت با اقتصاد وتولید است وسیاست وفرهنگ متأثر ازآن بوده است.
۲- دیدگاه لیبرالیستها است که معتقدند دررفع مشکلات اجتماعی اصالت ازآن سیاست وچگونگی سامان بخشیدن ساختارسیاسی بوده است.
۳- گروهی از متفکران براین باورهستند که در رفع مشکلات جامعه، حرف اول را فرهنگ زده واصالت با آن بوده است.
تلاش حقیر دراین سخنرانی براین راستا بوده است که:
۱- برتری ودرستی یک معنای از “فرهنگ”، درمیان دهها معنای که درخصوص فرهنگ وجود دارد را نشان دهم.
۲- حقانیت وبرتری استدلال نظرسوم درخصوص علت العلل بون “فرهنگ” درمشکلات جامعه، توأم با شرایطی باعنایت به معنای ارایه داده شده از”فرهنگ” را بیان نمایم.
۳- نشان دهم که “فرهنگ” با معنای موردقبول می تواند زیربنای سیاست یا اقتصاد وغیرو باشد.
پیدایش واژه فرهنگ خود یک تاریخچه ای جالبی دارد که به جهت ضیق وقت از اشاره به آن پرهیز میکنم وهمانطوریکه همه شما عزیزان مطلع هستید درخصوص واژه ومفهوم “فرهنگ” ازسوی متفکران، بیش از سیصد معنا وتعریف بیان شده است که پرداختن به آنها ازحوصله این جلسه خارج بوده است.
جای دادن واژه ومفهوم “فرهنگ” دریک قالب ویا دریک معنای واحد جامع ومانع وهمگانی پسند وعام الصدق، همانند بسیاری ازمفاهیم دیگرغیرممکن وغیرمقدور بوده است.
باعنایت به معانی مختلفی که در زمینه فرهنگ وجود دارد آنها را می توان به سه معنای عمده تقسیم کرد:
معنای اول) دراین معنا “فرهنگ” درمقابل “طبیعت” قرار میگیرد ودراینجا طبیعت یعنی همه آنچیزهای که نوع بشر ازبدو پیدایش درکره زمین تابه امروزبه شکل طبیعی درزندگی خود دریافت کرده است وبه مجموعه آنچیزهای گفته می شود که طبیعت بدون اینکه انسان در خصوص آنها کاری انجام داده باشد (ویاحداکثرکاری که انجام داده اکتشاف بوده)، دراختیارآنها گذاشته است.
وبه زبان دیگر، رایگان بخشی همه ی آن چیزهای طبیعت به انسان.
اما از آن جائیکه انسان همیشه دریافت کننده صرف ازطبیعت نبوده وبلکه با فعل وانفعالات ویا بامرتبط نمودن یافته های طبیعی، برای رفع مطلوبترنیازهای خود به یک سلسله فرآورده های مصنوعی دیگرنیز رسیده است که به آنها می گویند “فرهنگ”.
به زبان واضح تر دراین معنا، به همه چیزهای که با سازندگی وساختن انسان ازچیزهای گرفته شده ازطبیعت نصیبش شده است. اعم ازچیزهای مادی ومعنوی عینی وبیرونی وچیزهای معنوی درونی وچرایی بوجودآمدن فرآورده های بشر، مثل، انگیزه، اندیشه و… گفته می شود “فرهنگ”.
به عنوان مثال: درامورمادی انسان با کشف قوانین حاکم درهستی ویا بدست آوردن مواد خام ازطبیعت دست به ساختن تلفن، ظروف غذاخوری و… زده است.
درامورمعنوی اگربه شکل طبیعی قوه سخن گفتن یافکرکردن در درون آدمی به ودیعه گذاشته شد انسان به آنها اکتفاء نکرده بلکه با بهره گیری از آنها دست به ایجاد شعر، ادبیات، و… زده وآنها راخلق کرده است.
درنتیجه می توان گفت دراین معنا، برای “فرهنگ” وسیع ترین وبزرگترین معنا درنظرگرفته شده است که شامل: همه ی امورات مادی ومعنوی ساخته شده او، حتی چرایی بوجود آمدن آنها اعم از: انگیزه، اندیشه، احساسات، خواسته واراده، را هم دربرمی گیرد. (البته درسال ۱۸۷۱٫م اولین بار ادواردتایلور درانگلستان، این معنا رابرای “فرهنگ” مطرح نموده است)
معنای دوم) درمعنای دوم، “فرهنگ” درمقابل تمدن قراردارد، یعنی اگردر درون دایره وسیع معنای اول “فرهنگ”، دو دایره کوچکتر رسم گردد.
ویک دایره مربوط می شود به به فرآورده های مادی اعم از: تلفن، لیوان، هواپیما و… که به همه آنها گفته می شود “تمدن”.
ودایره دیگرمربوط می شود به ساخته ها وفرآورده های معنوی بشراعم از: ادبیات، فلسفه، هنر(مکتوب ونامکتوب) و…. که مجموعه اینها به اضافه چرایی ایجاد اینها یعنی وجه درونی آدمیان اعم از: انگیزه، باور، عاطفه، اراده ونیت و… را می گویند “فرهنگ”.
معنای سوم) درمعنای سوم، فرهنگ درمقابل فرآورده های عینی وبیرونی معنوی قرار می گیرد، یعنی اگردرداخل دایره معنای “فرهنگ” بیان شده در بند دو، دو دایره کوچکتر رسم نمائیم.
ویک دایره مربوط می گردد به فرآورده های معنوی یعنی علوم، ادبیات، فلسفه، هنرهای مکتوب مثل: رمان، شعر، داستان و… وهنرهای نامکتوب هنرمثل: رقص، موسیقی، نقاشی، مجسمه سازی، معماری، عکاسی، تئاتر، سینما و… (که دراین معنا، همه ی این فرآورده های معنوی آبجکتیو وآفاقی، به اضافه فرآورده های مادی وعینی بشر گفته می شود “تمدن”)
ودایره دیگر مربوط می شود به “چرایی” بوجود آورنده فرآورده ها وساخته های معنوی ومادی بشرکه شامل: وجه درونی،انفسی، سابجکتیو وغیرعینی آدمیان، یعنی همان، انگیزه، اندیشه وباور، احساسات وعاطفه، اراده ونیت وخواسته بوده است که به آنها گفته می شود “فرهنگ”.
اگرگفته می شود بزرگترین، اصلی ترین، علت العلل مشکلات جامعه “فرهنگ” بوده است مراد از معنای سوم “فرهنگ” می باشد که سازنده وبوجود آورنده وجه بیرونی آدمیان اعم از: فرآورده های مادی ومعنوی آن می باشد.
به تعبیردیگر، هشت نهاد اصلی جامعه یعنی، نهاد خانواده، اقتصاد، سیاست، تعلیم وتربیت، علم وفن وهنر، حقوق، اخلاق، دین ومذهب، تغییرنخواهد کرد مگر اینکه وجه درونی یا ساحات درونی آدمیان یعنی انگیزه، اندیشه، احساسات، اراده وخواسته آنها تغییر پیدا کند.
“اِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّیَ یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم”
البته قابل ذکراست که شرط من براصالت دادن به “فرهنگ” بامعنای سوم آن، این است که اصالت بخشیدن به “فرهنگ” به منزله نادیده گرفتن نقش سیاست یا اقتصاد یاتعلیم وتربیت وغیرو نیست، بلکه حقیر براین باوراست، میان همه ی آن مفاهیم ومقوله ها رابطه چند سویه ودیالکتیکی وجود دارد وهرکدام از آنها در فربه یا تضعیف نمودن طرفهای مقابل، نقش اساسی می توانند ایفاء نمایند. اما اگر قرار باشد وجه تمایزآنها با ترازوی دقیق (عقل ومنطق)، مورد ارزشیابی قرارگیرد، اهمیت، سنگینی واصالت “فرهنگ بامعنای سوم آن”، ازسایرشئونات بیشتر خواهد بود.
وبااشاره به مثال ذیل سعی می کنم برتری اهمیت “فرهنگ” نسبت به سیاست واقتصاد را تاحدی روشن نمایم، فرد یا افرادی را درجامعه درنظر گیرید که ازحیث اقتصادی تاحدی مرفع و ازطبقه متوسط جامعه و از نظرمادی نیز مستقل از دولت وحاکمیت بوده است اما نسبت به حقوق فردی، سیاسی، اجتماعی وغیرو خود مطلع نبوده است این فرد یا افراد به هیج وجه درپی آزادی، دموکراسی، حقوق بشر، رفاه، امنیت، ودریک جمله درپی تأمین مطلوبهای اجتماعی خود نخواهند بود.
ازسوی دیگر، فرد یا افرادی را درنظر گیرید که ازحیث اقتصادی مرفع نبوده وازنظر معیشتی نیز وابسته به دولت وحتی حقوق بگیرآن و دریک سیستیم بسته واستبدادی نیزمی باشد اما به حقوق فردی، سیاسی، اجتماعی وغیرو خود مطلع بوده وازشعوراجتماعی بالای نیز برخوردارمی باشد این فرد یا افراد با جدیت وبا استفاده ازهرفرصت وروزنه ای برای تحقق خواسته ها ومطلوبهای اجتماعی خود وسایرهمنوعان بهره خواهند گرفت. چون ازدرون (انگیزه،اندیشه،احساسات،اراده) تغییرپیداکرده واین تغییر یک لحظه، آنها را رها نخواهد ساخت وهمانند یک موتور بسیارقوی اورا جهت تغییردادن شرایط بیرون ومنطبق کردن آن شرایط با درون خود به حرکت در خواهد آورد. والسلام علیکم ورحمه الله
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
Δ
کلیه حقوق برای وبسایت گیلان مصور محفوظ است .