گیلان مصور- پالیز پارسا
شهرستان تالش، یکی از مراکز غنی تولید هنرهای بومی و صنایع دستی گیلان محسوب می شود و گلیم بافی، از مهمترین این هنرهای دستی است و هنرمندان این خطه با الهام از عناصر طبیعی (گیاهی و جانوری) گلیم های زیبایی خلق می کنند.
به گفته کارشناسان، نوع بافت، رنگ و نقش گلیم های تالش به دلیل همجواری با استان اردبیل بسیار متاثر از نقوش این استان است. اغلب این نقش ها که به صورت ذهنی بافته می شود، در طول سده ها سینه به سینه به بافندگان منتقل شده است. این تصاویر که بنظر هندسی و انتزاعی بنظر می رسد، هرچند در نگاه نخست، ملهم از عناصر طبیعی است که همراه معیشت ساکنان منطقه است، اما این نقش مایه ها شباهت بسیار زیادی با آثار بجا مانده از دوران پیش از تاریخ دارد و برگرفته از اعتقادات اساطیری مردم به عناصر طبیعی است.
در واقع می توان گفت نقوش گلیم بافی ار معدود هنرهایی است که فرهنگ و اعتقادات گذشتگان را درون خود محفوظ نگاه داشته و سینه به سینه به نسل آتی منتقل کرده است.
برخی از این نقش مایه های گلیم های تالش، به نقوش اساطیری برمی گردد. به گفته دکتر «ابراهیم اصلاح عربانی»، در سفالینه هایی که مربوط به حدود ۵۰۰۰سال پیش برمی گردد، طرح هایی است که در نقوش گلیم تالش تکرار شده است. طرح؛ سگ، بز، طاووس، مار، کلاغ و کبوتر، هدهد، شیر ، ببر ، گاو، آهو و گوزن هم در نقوش سفالینه های کشف شده گیلان به چشم می خورد و هم امروز نیز همین نقوش با اندکی تغییر در نقش بندی گلیم قابل رویت است و این تکرار، نشان می دهد این تصاویر نمادی از باورها و اعتقادات مردم این منطقه از گذشته های دور دارد.
تمامی حیوانات یاد شده روزگاری نه چندان دور در زندگی روزمره و درآمد مردم نقش اساسی داشته یا انکه برای مردم منطقه، مفهوم یا نشانه ای از اقتدار، وفاداری، پاکی یا درنده خویی، خشونت و شر را در خود نهفته داشته است. به همین جهت کاربرد این دسته از نقش مایه ها فقط جنبه زیبایی و تزینی ندارد، بلکه هرکدام نماد و نشانه ای از یک مفهوم عمیق اند.
پرندگان در اندیشه مردم گیلان معانی خاصی دارد؛ در آثار تپه های باستانی تالش نیز نقش پرنده ها روی جام ها دیده می شود و این موضوع نشان می دهد پرندگان در گذشته نیز گاه پیام آور بهار و گاه نوید دهنده بارش باران و یا ورود میهمان و… بوده اند. به عنوان نمونه، طاووس نماد بی مرگی، طول عمر و عشق است و با خورشید ارتباط اساطیری دارد. تصویر کبوتر یا به تالشی(کف ت)، استعاره از زن، بوده و نماد امید و خوشبختی است.
برخی پرنده ها نظیر اردک و غاز که با آب در ارتباط هستند، به نوعی نماد آناهیتا، الهه باران هستند. وجود این نقش مایه ها در بافته ها دوره ساسانی از یک سو و باورهای میترائیسم از قبرهای باستانی بدست آمده در گورهای پیش از اسلام تالش، مفهوم این نمادها را تقویت می کند.
کلاغ، شیر و گاو نیز هرکدام یکی از مراحل هفت گانه آیین پر رمز و راز میترائیسم است. که پیشینه این آیین به پیش از ظهور زردشت پیامبر ایرانی می رسد. هرچند گاو به عنوان حیوانی اهلی و همراه زندگی یک گیلانی است، اما در اساطیر میترائیسم، شیر با کشتن گاو، زندگی و حیات را به موجودات زمینی، هدیه می دهد. و خون گاو پیوند اساطیری با رشد انواع گیاهان دارویی دارد.
لازم به یادآوری است، شیر از جمله حیواناتی بوده که در طبیعت گیلان به وفور یافت می شد. اما با منقرض شدن نسل این حیوان، نماد و مفهوم آن که سمبل آتش، پارسایی، شجاعت و قدرت است، هنوز در دست بافته های تالش جایگاه ویژه ای دارد.
تصویر سگ، آهو و گوزن، نیز هرکدام مفوم و نمادی دارد. حیوانات آبزی نظیر خرچنگ نیز با برج سرطان ارتباط دارد و در گلیم های تالش به صورت انتزاعی، این نقش تکرار می شود. مار نیز که با نقش مواج خود در گلیم ها، تداعی کننده موج های آب است، نماد حفاظت از گنج های پنهان، بی مرگی و محافظ چشمه های آب است.
گلیم های بافته شده توسط زنان تالش، زبان ماورایی در پس هر رنگ و طرح خود دارد که با بررسی آن ضمن کشف زیبایی های این نقوش، می توان بخشی از عقاید، آرمان ها و باورهای مردم تالش را پی برد و با درنظر گرفتن نماد شناسی این نقوش، به میراث گذشتگان دست یافت.
(برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به مجموعه مقاله های همایش ملی تالش شناسی، نماد شناسی نقش مایه های حیوانی در گلیم تالش، مصطفی رستمی و مژگان قاسمی)
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
Δ
کلیه حقوق برای وبسایت گیلان مصور محفوظ است .