فرهاد مهرانفر، فیلم ساز و اندیشمند گیلانی است که در ۶آذر ۱۳۳۸ در بندر انزلی متولد شد. وی ما بین سال های ۱۳۵۶ تا ۱۳۶۴ در رشته سینما و تئاتر دانشگاه هنر تحصیل کرد. از وی تا کنون ۵۰فیلم مستند کوتاه و بلند سینمایی تولید شده و اغلب آثار وی در جشنواره های متعدد ملی و بین المللی مورد توجه قرار گرفته است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۱۳۷۹ مدرک درجه ۱ هنری را به فرهاد مهرانفر اعطا نمود.
یادداشت زیر به قلم یکی از ادیبان گیلانی است که درباره یکی از فیلم های مهرانفر به نام «چریکه هورام» نگاشته است.
گیلان مصور – محسن آریاپاد
«چریکه هورام»، ساخته ای ست نمادین و متفاوت با سایر آثاری که از این دست در سال های پس از جنگ، در ایران اکران شد و به انگیزه ی دارا بودنِ بارِ (بنیان نگر)، بر سکوهای افتخارِ برون مرزی نشست. از ویژگی هایش می توان چندگانگیِ برداشت ِ مخاطبانِ آگاه و اهالیِ نقد و بررسی را جدا از لنز و زاویه ی دید ِ دانای کل و فیلم نامه نویس دانست که در مجموع، مشتمل بر ژانرهایی است که مقولات ِ فرهنگ و ادب و هنر و اسطوره و سنت و جامعه شناسی و مردم شناسی و ریخت شناسیِ اجتماعی و مرگ و زندگی و دلبستگی و جنگ و صلح و تاریخ و عرفان و دین و آیین و آداب و رسوم و باورداشت های قومی و نوعدوستی و مهمان مداریِ کردهای ایرانی را در برشی پیوستار از پدیده ی هسته مند ِ (عشق)، پوشش داده است. متنِ فعالِ فیلم نه تنها مبتنی بر روایت خطی و گزاره ای نیست بلکه با ساختارِ حلقوی، از محیط و حواشی به مرکزِ منظور، که همان (گمشدگیِ محتوم ِ) انسان است؛ می نگرد. روایت های تودرتوی سکانس ها، در آرایش و قالب ِ روزمرگی، از منظرِ ( روایتگری)، هستی نیافتند. چون شاخصه ی مولفه های بایسته و کنشگرانه و اندیشه محورش، نمایانگرِ این ست که دید و دانش و تخیلِ هنریِ (مهرانفر)، با زبانِ ( تصویری – هنریِ )شایسته ای که از ارتباط و انسجام و برگزیدگیِ چسبنده ی واقعیت های پنهان برخوردارست؛ به مرتبت ِ (روایت شناسیِ ) سنجیده و پسندیده اعتبار یافته است. آنچه که بیشتر از ویژگی های یادشده، در زیرِ پوستواره ی متن، به رسانگیِ مفهوم، نقش داده و به وجاهت ِ اثر، افزوده است؛ نگاهِ (پدیدارمنشانه)ی آفرینشگرِ اثرست که زایشگرِ درنگ های (نشانه پرداز) و تلفیقِ اتفاق های کناری وتبیین شده ی (کارکردنمایی) و(رویکردنماییِ ) ملحوظ در بحث (زیباشناسیِ هنری) شده و اثر را از سقوط و چپاولِ ضعف ِ(نوگراییِ بی مایه) ی هنری که در عرصه ی تلاش های ناموفقِ بازارِ امروز سینما، فراوان، به منصه ی ظهور می رسند؛ مصون نگهداشته و به جایگاهِ(نوآوریِ هنریِ ) منطبق با شرایطِ اقلیمی، ارتقا و تشخص داده است که هم در حوزه ی تصویر و هم در گستره ی (تاویل آفرینِ ) دیالوگ، محسوس و ممیز است و زمانِ حالِ (فلسفه ی زندگی و مرگ ِ اخترامی) را در دایره ی گفتمان و یادمان های سرشتیِ وقایع، به حوزه ی پذیرای حافظه در محضرِ بازنمایی های بهره ور می کشاند و تم ِ کسالت ِتکرار را از آینه ی نگرش، می زداید و تا آنجا موفق می شود که به برآیند ِ نهاییِ برداشت از مقصود، که مکث و تامل در عارضه ی همه گیر و مبتلابهِ امروزی، یعنی (گمشدگی های فردی و اجتماعیِ در لفاف ِ محصورات) است؛ به تناسب ِ ظرفیت ِ توانایی های دریافت و ورزآمدگیِ آموزه های مخاطبان، تحقق یابد. «چریکه هورام»، بیش از آنچه که در باره اش گفته و نوشته شده، قابلیت آنالیز و تعریف در حوزه ی زیبایی شناسی و بازخوانی و تجسیم در محدوده ی به تصویر کشاندنِ (واقعیت های در جریانِ سوژه) را دارد و شَمایی ماندگار از افقِ ذهنِ سینماگرا و جویش محورِ (فرهاد مهرانفر) ست که بر ذهنیت های پویشگر، به روانی رسوب می کند.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
Δ
کلیه حقوق برای وبسایت گیلان مصور محفوظ است .