عباس ایمانی پارسا
«چای» به عنوان دومین محصول استراتژیک گیلان، تاکنون فراز و فرودهای زیادی را پیموده است. حدود ۳۰سال پیش، با آغاز بهار، چایکاران گیلانی کمر همت می بستند تا به برداشت محصولی بروند که نوشیدنی همه ایرانیان بود. انبوه بوته های چای، شاهد تعدد کارگرانی بود که زنبیل های حصیری شان با برگ های نورسته چای پر می شد. صف های طویل تحویل برگ سبز با دفترچه ها مخصوص پروسه بعدی بود که کارشناسان سازمان چای با برآورد درجات کیفیت برگ سبز، قیمت و میزان تحویلی را در دفتر چه ها ثبت می کردند.
بهار سود دهی چای که به پاییز رسید، زمزمه واگذاری کارخانه های چای، سود محصول چای را به افول رساند و کشاورزان بجای چیدن برگ سبز، کل بوته ها را از ریشه کندند.
اکنون با ورشکستگی بسیاری از کارخانه داران و بایر ماندن باغات چای ، تغییر کاربری بسیاری از باغات چای و کارخانه ها سرعت بیشتری گرفته و با تغییر ذائقه مصرف کننده، چای خارجی جای تلاش های کاشف السلطنه چایکار را پر کرد.
پروسه فلج شدن این محصول استراتژیک ناشی از عوامل متعددی است که در یکی دو دهه گذشته بر سرعت آن افزوده شده است. تا جائیکه در حال حاضر میزان تولید چای کشور ۲۵ تا ۳۰ هزارتن است. آن هم در شرایطی که کشور به ۱۱۰ هزارتن چای نیاز دارد. جایگزین این کسری البته واردات ۷۰ تا ۸۰ هزارتن چای از دیگر کشورهاست. این گزارش، مشکلات این خوشه صنعتی را با تنی چند از دست اندرکاران این حوزه مورد بررسی قرار داده است.
حدود و قصور دولت در تولید چای باید مشخص شود سیاست گزاری درست و داشتن نقشه راه درست موضوعی است که سید محسن سنجری، رئیس اداره ترویج و جلب مشارکت سازمان چای کشور، بعنوان یک ضرورت از آن یاد می کند. وی درباره تدوین نقشه راه از تدوین طرحی سخن می گوید که در آن منافع همه طرفین اعم از چایکار، دولت، کارخانه دار، تجار و همینطور مصرف کنندگان تامین شود. سنجری که سالهای سال ضمن فعالیت در سازمان چای کشور به امر پژوهش نیز مشغول بوده درباره تدوین طرح جامع در صنعت چای می گوید: همه طرح های این محصول باید دو نقطه اشتراک داشته باشد. نخست؛ حدود و قصور حضور دولت در این صنعت مشخص شود و دوم بحث فروش چای خشک داخلی است. این کارشناس حوزه چای با بیان اینکه مشکل چای، مشکل فنی است، گفت: صنعت چای نیازمند حضور متخصصان این حوزه و همینطور آموزش چایکاران و بسیاری مسائل فنی دیگر است اما این صنعت اکنون در مسائل غیرفنی غرق شده است. سنجری احیای صنعت چای را در گروی آسیب شناسی از سیاست هایی دانست که منجر به از بین رفتن باغات چای و صنعت چای شده است، تا جائیکه این محصول برای چایکار و کارخانه دار بدون صرفه شده است، و این آسیب شناسی می تواند راهی جدید برای احیای این صنعت باشد. رئیس اداره ترویج و جلب مشارکت سازمان چای کشور، داشتن نقشه راه درست، ارتقای اعتبار چای ایرانی و یادگیری اصول تجاری سازی چای را زمینه ساز احیای این صنعت دانست.
ایجاد تنوع در تولیدات چای، راهکار رقابت رضا آزادی، رئیس پژوهشکده چای کشور، اما گویی هنوز به احیای این صنعت البته با تنوع محصولی این فرآورده امیدوار است و می گوید: ما توانستیم طی سه سال اخیر ۳ تا ۴ هزار هکتار اراضی زیر کشت چای را مجدد احیا کنیم و به چرخه تولید چای بازگردانیم. وی از تلاش هایی صحبت می کند که برای اخذ مجوز فروش چای ایران در بازار اتحادیه اروپا انجام گرفته است و آن را مدیون سلامت چای ایران به عنوان یک مزیت رقابت پذیر در بازار چای دنیا دانست. آزادی هر چند به مشکلات این صنعت اذعان دارد و می گوید: قدیمی بودن باغات چای کشور و عدم استفاده از تکنولوژی نوین برای بدست آوردن چای خشک از معضلات پیش پای این صنعت است اما امیدوار است با تنوعی که در استفاده از این محصول علاوه بر مزیت نوشیدنی بوجود آمده همچون کاربردهای بهداشتی، آرایشی و دارویی گردشگری و استفاده از عصاره چای در محصولاتی همچون کیک و کلوچه زمینه ساز تغییر نگاه در جامعه شده و جاذبه های لازم را برای سرمایه گذاران به منظور سرمایه گذاری در این محصول بوجود اورد. رئیس پژوهشکده چای کشور، همین تنوع کاربردهای چای را به عنوان ظرفیتی برای سرمایه گذاری در استان گیلان دانست و از تلاش هایی گفت که پژوهشکده چای کشور برای تسهیل امر سرمایه گذاری از جمله برای تجاری سازی این محصول در پیش گرفته است.
بی توجهی به کیفیت در فرایند تولید چای
کیفیت چای در ذائقه مصرف کنندگان بسیار نقش حیاتی دارد. دلچسب بودن طعم و عطر چای خارجی برای مصرف کننده ایرانی بخش عمده اش برمی گردد به کاهش کیفیت این محصول در داخل کشور. هر چند این سالها تلاش شده که صرفا با تبلیغ بی کیفیتی چای خارجی، ذائقه مردم را به طرف چای داخلی سوق دهند ولی مشکل ریشه دارتر از این است.
شکرگذار، کارشناس مسئول آزمایشگاه پژوهشکده چای کشور، کاهش کیفیت چای را به بی توجهی نسبت به چیدن قسمت غنچه و دو برگ این محصول دانست و این در حالی است که در زمان رونق این محصول رعایت استاندارد چیدن چای در بین کشاورزان رایج بوده و برای کشاورز یک دغدغه محسوب می شد. کارشناس مسئول آزمایشگاه پژوهشکده چای کشور در روند کاهش کیفیت چای ایرانی ، به نحوه حمل و فرآوری آن نیز اشاره و خاطرنشان می سازد: اگر در حمل برگ های چیده شده به کارخانه، بی دقتی شود، مطمئنا کیفیت چای خشک به دست آمده بسیار پایین می آید. شکرگذار، زمان فرآوری برگ چای در کارخانه ها را نیز در کیفیت این محصول اساسی دانست و گفت: در حال حاضر تنها ۲۵کارخانه از ۱۸۵ کارخانه توانستند استاندارد ملی در این خصوص را دریافت کنند.
جای خالی تکنولوژی جدید در چیدن برگ چای کیفیت چای همانطور که از دید یک کارشناس آزمایشگاه پژوهشکده چای مطرح شد به عواملی چند وابسته است و بخش عمده این عوامل به نحوه برداشت این محصول توسط چایکار بستگی دارد. این مطلب از زبان یک چایکار نمونه نیز مطرح می شود.
محمد حسین یاسینی، در کسوت یک چایکار نمونه، معتقد است: بهره مندی از تکنولوژی روز دنیا برای چیدن برگ ها به همراه توجه تمام وقت و رسیدگی به باغات از عوامل موفقیت در تولید و برداشت چای باکیفیت از باغات است. وی نقش تکنولوژی را برای برداشت چای با کیفیت بسیار ضروری می داند و این ضرورت را هم در رسیدگی به باغات از حیث آبیاری و برداشت چای مهم دانسته و هم در کاهش هزینه های یک چایکار ضروری می داند. اما تاکید می کند: خرید دستگاه ها برای چایکاران بسیار پرهزینه است در حالیکه درآمدی که برای چایکار در طول یک سال باقی می ماند اندک است. این چایکار نمونه هرچند معتقد است که چایکاران باید اولویت خود را کشاورزی و چایکاری بدانند و با تمرکز بر روی فعالیت خود نسبت به کشاورزی تمام همت خود را در طول سال نشان دهند. ولی می گوید: دولت هم باید گام های اساسی را در این زمینه بردارد. تشکیل صندوق توسعه چای از جمله اقدامات دولت در این زمینه می تواند محسوب گردد ولی کافی نیست و باید حمایت های بیشتری از چایکاران صورت گیرد تا چایکار بتواند برای احیا و همینطور ورود تکنولوژی به باغات از عهده هزینه ها برآید. یاسینی خرید تضمینی برگ سبز چای توسط دولت را امری نکوهیده دانسته زیرا بر این باور است که عملا زمانی که چایکار زحمت می کشد تا بتواند به دستمزد خود برسد فاصله بسیار طولانی طی می شود. یعنی مدت زمانی که دولت چای را خریداری و تا زمانی که پول محصول را پرداخت می کند. بعلت طولانی بودن زمان، باعث عدم رضایت چایکار می شود. وی به کشاورزان توصیه کرد همچون اسلاف خود ، برای بهبود درآمد، به کاشتن درختان توت در حاشیه باغات همت کنند تا از فروش برگ درختان توت درآمد جنبی برای خود حاصل کنند.
واردات بی رویه و قاچاق چای، تیشه بر خشکاندن باغات چای
سعید رحمت سمیعی، رئیس هیات مدیره سندیکای کارخانجات چای شمال، وضعیت کنونی چای در کشور را به سه موضوع وابسته می داند و می گوید: نخست، عملکرد دولت در خرید تضمینی برگ سبز چای است. دوم بی توجهی به احیای باغات و سوم واردات بی رویه چای به داخل کشور و قاچاق چای از عوامل اساسی است. وی پاشنه آشیل مشکلات حوزه چای را قاچاق چای دانسته و بر این باور است که این امر نه تنها باعث زیر سوال رفتن چای ایرانی شده بلکه بدهی های سنگینی را بر گرده چای سازان وارد آورده است.
سمیعی در همین خصوص می گوید: ناتوانی دولت در کنترل مرزها و همینطور عدم مقابله با واردات بی اندازه چای به کشور که تنها در دست چند تاجر است، سبب شده که کارخانه داران و کشاورزان چایکار، تاوان سنگینی را بپردازند. رئیس هیات مدیره سندیکای کارخانجات چای شمال، طرح های بلند مدت در خصوص صنعت چای را ناموفق دانسته و دلیل آن را از یکسو به سیاست های غلط و مقطعی دولت نسبت داده و از سوی دیگر بخش خصوصی را متهم کرد که در حوزه تجارت نابلد بوده و تعداد بسیاری از آن ها با گرفتن تسهیلات وارد این عرصه شدند در حالیکه تخصص و مهارت لازم برای چایسازی را نداشتند. این فعال صنعت چای در پایان، راه کارهایی نیز برای برون رفت وضعیت کنونی پیشنهاد می دهد و می افزاید: در وهله اول متولی این صنعت باید سازمانی مقتدر باشد و بدون اینکه بخواهد در این حوزه به تجارت بپردازد، چای را احیا کند.
دوم سازمان جهاد کشاورزی برای یک پروسه چهارساله احیای باغات چای باید تسهیلات تاسقف ۲۵درصد بلاعوض به چایکاران بدهد و سوم اینکه تحقیقات موسسات پژوهشی صنعت چای باید کاربردی تر و بروزتر شود چراکه در حال حاضر فاصله تحقیقات آن ها با وضعیت چای و عملیات کاشت و برداشت آن تفاوت فاحشی دارد. چهارمین گام در بحث احیای خوشه صنعتی چای را باید کارخانجات در جهت ارتقای سطح دانش فنی خود بردارند . سمیعی نهایتا به برندسازی چای ایرانی اشاره می کند و می گوید: برندسازی و تبلیغ برای چای ایرانی در داخل و خارج از کشور گامی تکمیلی برای رونق این محصول استراتژیک است.
راهکار برون رفت؛ نگاه جامع به صنعت چای
صنعت چای نیازمند نگاهی جامع است نگاهی که تمامی طرف های ماجرا را مورد توجه قرار دهد، چایکار، کارخانه دار، سازمان متولی و همچنین بوته ها چای. احیای این خوشه صنعتی نیازمند برنامه ریزی کوتاه مدت، میان مدت و نهایتا بلند مدتی است که بتواند در ۱۰سال آینده اولا نیاز داخل به چای ایرانی را پاسخ گو باشد و در نگاهی با افق بلندمدت تر به صادرات این محصول مهم بپردازد. امروزه رقابت تنها فاکتوری است که مصرف کنندگان را به سوی محصولات مختلف می کشاند. کیفیت را مصرف کننده با تمام وجود درک می کند و این چندان به تبلیغات ارتباط پیدا نمی کند. کیفیت بالا و در عین حال برندسازی و نهایتا تبلیغات، بازار را قبضه می کند حال ایرانی و یا خارجی بودن محصول چندان مصرف کننده داخلی را به سمت خود نمی کشاند. از مجموع نظرات مطرح شده برمی آید که هر چند متولیان این خوضه صنعتی به تمامی امور مربوط به این صنعت واقف هستند ولی به نظر از پختگی فنی و دانشی لازم برای احیای این صنعت برخوردار نیستیم و شاید لازم باشد برای احیای این صنعت از کارشناسان و شرکت های بین المللی چای کمک بگیریم و در پروژه های مشترک با طرف خارجی به این امر همت بگماریم.
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
Δ
کلیه حقوق برای وبسایت گیلان مصور محفوظ است .